« انتظار غرب؛ تسلیم بی‌چون‌وچرادردودل »

خدایا! ما را ببخش. گناهانی که ما را احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم. گناهانی که می کنیم و با هزار قدرت عقل توجیه می کنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم.

خدایا! تو به من پوچی لذات زودگذر را آشکار نمودی، ناپایداری روزگار را نشان دادی. لذت مبارزه را چشاندی، ارزش شهادت را آموختی.

خدایا! تو را شکر می کنم که از پوچیها و ناپایداریها و خوشیها و قید و بندها آزادم نمودی. و مرا در طوفانهای خطرناک حوادث رها کردی و در غوغای حیات در مبارزه با ظلم و کفر غرقم نمودی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی. فهمیدم که سعادت و حیات در خوشی و آسایش نیست، بلکه در درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره شهادت است.

خدایا! تو را شکر می کنم که اشک آفریدی، که عصاره حیات انسان است. آنگاه که در آتش عشق می سوزم، یا در شدت درد می گدازم یا در شوق زیبایی و ذوق عرفانی آب می شوم و سراپای وجودم لطف می شود.

خدایا! تو را شکر می کنم که غم و دردهای شخصی مرا که کثیف و کشنده بود، از من گرفتی و غم و دردهای خدایی دادی که زیبا و متعال بود.

خدایا! تو را شکر می کنم که غم را آفریدی و بندگان مخلص خود را به آتش آن گداختی.

خدایا! … دل غم زده و دردمندم آرزوی آزادی می کند و روح پژمرده ام خواهش پرواز دارد.

خدایا! پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز، تا فریب زرق و برق عالم خاکی، مرا از یاد تو دور نکند.

کلیدواژه ها: شهید چمران

موضوعات: شهید
   پنجشنبه 20 آبان 1395


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
Random photo
سلام بر صاحب الامر